آغاز جنگ تحميلي
به عبارت ديگر آمريكاي شكست خورده در انقلاب ايران و شكست خورده در توطئههاي داخلي در تيرماه 59 با اعزام برژينسكي در مرز اردن و عراق از حمله سراسري به ايران حمايت نمود و از هم قسم شدن براي نابودي انقلاب، حالا ديگر آمريكا دوست عراقبه حساب ميآمد و پشتيباني بزرگ براي او در جنگ!
بار دیگر هفته پربرکت و مقدس بسیج فرا رسید و یاد علمداران سرافراز و فداکار و شهیدان والامقام که هر کدام پرچمی برای عزت و شرف این سرزمیناند در دلها زنده شد. تابستان گرم سال 59 تا ساعاتي ديگر به اتمام ميرسد و خانوادههاي ايراني و در ميان آنان دانش آموزان، شور و حال ديگري دارند، غافل از اينكه دشمن بعثي در جهت تأمين خواستههاي نامشروع استكبار جهاني خواب فتح شش روزهي ايران را در سر ميپروراند، ساعت رسمي كشور در 31 شهريور سال 59، دقايقي گذشته از ساعت 14 را نشان ميدهد كه ناگاه غرش خفاشان پليد و در پي آن انفجارهاي پي در پي بمبها و راكتهاي پرتاب شده، آرامش حاكم بر 15 فرودگاه و پايگاه هوايي ايران را در هم ميشكند. خصم زبون در رؤياي نابودسازي توان عملياتي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، حملات هوايي خود را به پايگاههاي هوايي مهرآبادتهران، اصفهان، شيراز، تبريز، همدان، اميديه، دزفول و بوشهر آغاز نمود و تنها پس از گذشت كمتر از سه ساعت از اين تجاوز، عمليات انتقام توسط تعداد هشت فروند از هواپيماهاي جنگنده بمبافكن نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با حمله به دو پايگاه هوايي شعيبيه در استان بصره و كوت در استان العماره اجرا و فرماندهان ارتش بعث را در حيرت فرو برد و در بامداد يكم مهرماه سال59 بزرگترين حملهي هوايي خود را با نام كمان 99 با به كارگيري بيش از 200فروند هواپيماي شكاري، بمب افكن، رهگير، سوخترسان و شناسايي به انجام ميرساند.
در چند مرحله از اين حملهي غرور آفرين، پايگاههاي هوايي كركوك، موصل، الرشيد، حبانيه، ناصريه، شعيبه، كوت و المثني آماج حملات ويرانگر عقابان تيز پرواز نيروي هوايي قرار ميگيرد و عملاً نيروي هوايي عراق از چرخهي عملياتي خارج ميشود و با آغاز جنگ و گسترش تهديدات سطحي و هوايي دشمن، يگانهاي تفنگدار دريايي و شناور نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با استقرار در مناطق حياتي و حساس كشور شامل جزاير (لاوان- سيري- تنب- ابوموسي- فارسي و...) و سكوهاي نفتي(نوروز، فروزان، ابوذر، نصر، سلمان، رشادت و بهرگانسر و...) مأموريت تأمين پدافند سطحي و هوايي ارتفاع پست را با اهداف جلوگيري از هر گونه عمليات غافلگيرانه و تخريبي دشمن عهدهدار شدند. يگانهاي پدافند هوايي و سطحي نيروي دريايي به طور مداوم با هواپيماهاي متجاوز كه قصد حمله به پايانههاي نفتي و جزاير را داشتند، درگير و از نزديكشدن آنها به مناطق مذكور ممانعت بعمل آوردند. رزمندگان ايثارگر نيروي دريايي با حضور مستمر و هوشيارانه در جزاير، سكوهاي نفتي و مناطق انحصاري اقتصادي هيچگاه اجازه ندادند تا نيروهاي متخاصم از صدور نفت از پايانههاي نفتي جمهوري اسلامي ايران جلوگيري نمايند. نيروي رزمي 421 نيروي دريايي از همان روزهاي اول جنگ پس از بررسي منطقه و تحتنظر گرفتن كلية فعاليتها و تحركات دشمن با اجراي مأموريت گشت و شناسايي توسط يگانهاي شناور، پروازي، اطلاعاتي و ويژه خود با نابودي و محبوس نمودن نيروي دريايي دشمن در بندر امالقصر، بصره و فاو، كار او را در همان دوماه اول جنگ يكسره نمودند. ساده انديشي است اگر باور داشته باشيم كه توقف نيروهاي عراقي ناشي از وصول به اهداف خود و برابر طرحريزي قبلي بوده است، زيرا يك تجزيه و تحليل نظامي نشان ميدهد كه عراق به جز تصرف ناتمام خرمشهر، به هيچ يك از اهداف تاكتيكي خود دست نيافت و قاعدتاً ميبايستي پيشروي خود به ويژه در شمال خوزستان و شرق رودخانه كرخه را ادامه ميداد ولي در اثر پايداري و ايثار رزمندگان اسلام به ناچار در ميان بيابانهاي وسيع خوزستان و مناطق كوهستاني ايلام و كرمانشاهان زمينگير و سنگر نشين گرديد و رؤياي شيرين صدام معدوم را براي ابراز قدرت در منطقه به كابوس هولناكي تبديل كرد، به طوريكه رژيم بعثي هرگز نتوانست از آن خلاصي يابد.
همدلي و وحدت بين رزمندگان اسلام
بين هفت تا 10 روز اوليه جنگ، ارتش جمهوري اسلامي ايران با وجود تمام محدوديتها و كاستيهاي خود و درگير بودن در جبهه داخلي، با كسب روحيه از حمايت هاي بي دريغ حضرت امام(ره) و نماينده ايشان حضرت امام خامنه اي(مدظله العالي) و مردم رشيد و شهيدپرور ايران، موفق شد نيروهاي متجاوز دشمن را در سرتاسر جبههها ناگزير به اتخاذ حالت پدافندي كرده و پيشروي او را سد نمايند. به طوري كه در پايان شش روز اول جنگ، صدام با اظهار اينكه ما به اهداف نظامي خود دست يافتهايم و آمادگي خود را براي ترك مخاصمه، مشروط به پذيرش شرايط عراق از سوي ايران اعلام كرد(نشانههاي شكست حمله برق آساي عراق هويدا گرديد). سرهنگ رضا فيروزيان از افسران نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران از روزهاي اول جنگ اين چنين ميگويد: ما وقتي به اين طرف خرمشهر آمديم، نگران سقوط آبادان بوديم، عراق هم ميخواست از پل رد شود، اگر عراقيها به اين سمت ميآمدند، سقوط آبادان حتمي بود. ما نه مهمات كافي داشتيم نه پرسنل كافي چرا كه نيروهاي موجود در منطقه اعم از سپاهي، ارتشي، ژاندارمري و بسيجي حدود 500 نفر بود و ما آنها را در اطراف پل و در داخل نخلها سازمان داديم كه مانع عبور عراقيها از روي پل شوند، روز بعد به ما خبر دادند كه عراق پل شناوري در كوي ذوالفقاريه و ايستگاه هفت زده و با 20 دستگاه تانك از پل رد شده و به اين سمت رودخانه آمده است همه از شنيدن اين خبر به گريه افتادند، چرا كه با اين حركت سقوط آبادان حتمي بود، از طرفي عراق تعدادي از تكاوران نيروي دريايي ارتش را در خرمشهر سر بريده بود و جنگ خونيني جريان داشت، در هفتم آبان ماه فرماندهي لشكر 77 خراسان به كوت شيخ آمد و اعلام نمود كه خط را تحويل يگانهاي او بدهيم و از ما خواست به موقعيت هتل كاروانسرا برويم و وقتي توپهاي كاتيوشاي گروه 22 توپخانه شهرضاي اصفهان، يكي از واحدهاي توپخانه ارتش را در آنجا ديديم اشك شوق از چشمان ما سرازير شد و زمين را بوسيديم. روز بعد فرماندهي لشكر 77 سرهنگ شهاب الدين جوادي نيروهاي موجود ارتش و بسيج را سازماندهي و به كوي ذوالفقاري فرستاد و با يگانهاي خود در كوي ذوالفقاري وارد عمل شد و عراقيها را پس زديم و احتمال سقوط آبادان به حداقل رسيد و اين اولين فرماندهي واحد بود كه نتيجه آن پيروزي در كوي ذوالفقاري بود.
پايان سال اول جنگ، با اجراي عمليات ثامن الائمه(ع) و شكست حصر آبادان در 5/7/60 آغاز شد. پس از عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا، رويكرد جديدي بر جبههها حاكم شد كه باعث انسجام و وحدت بين نيروهاي مسلح گرديد و در اين فضا عملياتهاي مشترك ارتش و سپاه شكل گرفت. در اين دوره 154 عمليات مشترك از سوي ارتش و سپاه انجام كه 23 عمليات پدافندي و 131 عمليات آفندي بوده است. عملياتهاي بزرگي نظير طريقالقدس، ثامنالائمه(ع)، فتحالمبين و بيتالمقدس حاصل همين ديدگاه بوده است. مقام معظم رهبري(مدظله العالي) و شهيد سپهبد علي صياد شيرازي در ايجاد و استمرار چنين ديدگاهي نقشي محوري ايفا نمودهاند و اكثرعملياتهاي پيروز زمان جنگ در اين مقطع شكل گرفته است.
وحشت استكبار جهاني
روند پيروزيهاي ايران در يكسال و نيمي كه از جنگ ميگذشت آمريكا را كه شكست عراق را قطعي ميديد، وادار نمود به جنگ ورود مستقيم پيدا كند، اهميت اتخاذ چنين سياستي از سوي آمريكا زماني روشن ميشود كه ضمن اجراي عمليات انسداد كه اكنون به اعمال تحريمها معروف است، از دستيابي ايران به تجهيزات و تسليحات نظامي با هدف تضعيف اقتصادي و نظامي جلوگيري و كمك مستقيم و فروش تجهيزات به عراق را آغاز نمايد، اعطاي پنج ميليارد دلار وام بانكهاي ايتاليايي و بانكهاي آتلانتا براي خريد تجهيزات نظامي و سلاحهاي شيميايي، فروش شش فروند هواپيماي ترابري غيرنظامي لاكهيد100 به عراق، فروش 45 فروند بالگرد با قابليت استفادههاي نظامي به عراق توسط يك شركت سازنده بالگرد در فوريه 1983 ميلادي از جمله كمكهاي مستقيم نظامي به عراق است آمريكا در مقابله با ايران تلاش نمود با منع خريد نفت ايران و منع هرگونه مبادله تجاري با ايران در 26 اكتبر يعني 20 روز پس از آن و تحريم 14 نوع كالاي داراي كاربرد نظامي بالقوه سياستهاي خصمانه خود را در قبال ايران و حمايت از عراق به صورت علني نشان دهد. كنت «تيمرمن» محقق و نويسنده امريكايي مينويسد: «پيوند ماهوارهاي در صدر موافقتهاي عراق و امريكا بود.» در مورد تحركات نيروي هوايي ايران نيز اطلاعات با ارزشي در اختيار ارتش عراق قرار ميگرفت اين اطلاعات را آواكسهاي امريكايي مستقر در رياض به كمك نيروهاي امريكايي از منطقه نبرد جمعآوري ميكردند. در همين راستا مجتمع پيشرفته و پر هزينهاي در بغداد ساخته شد تا اطلاعات مستقيماً از ماهواره دريافت شده و پردازش بهتري از اطلاعات روي عكسها صورت پذيرد.
ماهوارهها نتايج حملات هوايي و موشكي را نيز گزارش ميدادند و يا راديوهاي كدگذاري شدهاي در اختيار خلبانان عراقي قرار داده شد تا آنها امكان ارتباط با افسران مستقر در كشتيهاي امريكايي در خليج فارس را داشته باشند. يك افسر بازنشسته امريكايي در اين زمينه گفته است: هدف اين بود كه هواپيماهاي عراقي برفراز خليجفارس بتوانند با افسران ما تماس بگيرند. اين روابط روزانه باعث شد تا هواپيماهاي عراقي بتوانند نفتكشها وكشتيهاي تجاري به مقصد ايران را شناسايي كنند و اين امر كمك زيادي به عراقيها در انتخاب اهدافشان ميكرد.
و بالاخره امريكا با اعزام و حضور ناوگان جنگي خود در خليج فارس اعلام نمود، آماده استفاده از نيروي نظامي در صورت نياز به جلوگيري از اشغال خليجفارس است و وقتي در مييابيم درسال 1985 به تنهايي هزينههاي نظامي خليجفارس براي ماليات دهندگان امريكايي 47 ميليارد دلار بوده است و حجم اندك نيروهاي امريكايي در اوايل جنگ در نوامبر 1987 به حدود 35 ناو جنگي و 12 ناوچه پشتيباني و 20هزار نفر تفنگدار دريايي ميرسد (اين ميزان تجمع قواي دريايي امريكا از زمان جنگ ويتنام به بعد بي سابقه بوده است) مطمئن ميشويم كه امريكا در استراتژي اعلام شدهاش كه از هر اقدامي براي جلوگيري از تبديل كشورهاي منطقه به يك ايران ديگر پشتيباني و حمايت خواهد نمود، چقدر مصمم است.
حمله به مناطق مسكوني خوزستان، ايلام، كرمانشاه و كردستان در جنگ شهرها با پشتيباني تسليحاتي و حمايت سياسي استكبار جهاني با هدف جلوگيري از ادامه فتوحات درخشان رزمندگان اسلام در آستانه شهرهاي حلبچه، خورمال و دربنديخان صورت گرفت. هنوز داغ ياد اجساد قطعه قطعه شده كودكان ميانه و مراغه و زنان و مردان دزفول بر دلهاي ما چنگ مياندازد. هنوز حمله موشكي ناو وينسنس امريكا به هواپيماي بي دفاع ايرباس با 290 نفر مسافر كه در بين آنان زنان و كودكان بسياري وجود داشت، قلب ما را جريحهدار مينمايد.
حملات شيميايي عراق با تسليحات اهدايي امريكا و متحدان غربي و شوروي عليه شهرهاي حلبچه، خرمال و دوجيله و ساير روستاهاي مجاور منطقه عملياتي والفجر 10 باعث شد بيش از پنج هزار نفر از ساكنين اين مناطق كشته و هزاران نفر از جمله زنان و كودكان مجروح شوند كه توسط ايران به بيمارستانهاي خطوط پشت جبهه منتقل شدند. حالا رژيم بعث با حمايت اين كشورها، بزرگترين توليدكننده سلاحهاي شيميايي شده است.(به نقل از شبكه تلويزيون اي،بي،سي امريكا: صدام حسين از يك شركت امريكايي به نام آل كولاك در بالتيمور بيش از 500 تن ماده شيميايي فيودي گليكوك خريداري نمود كه اين ماده در تركيب با اسيدكلريدريك به گاز خردل تبديل ميشد. بنا بر گزارشي، شركتهاي خصوصي امريكا در دهه 80 با گرفتن مجوز از وزارت بازرگاني امريكا نمونههايي از مواد بيولوژيكي و ميكروبي را به عراق صادر كردهاند كه اين مواد از نوع ضعيف شده نبوده و قادر به توليد مثل بودهاند. در ميان آنها ميكروب سياه زخم، طاعون و يك باكتري سمي به نام ستريديوم باتوليني به چشم ميخورد.)
رژيم بعث حالا علاوه بر توليد گاز خردل، لويسيت و تابون (عراقيها توانايي توليد 60 تن گاز خردل در ماه را داشتند)، توانايي توليد گاز مرگآور اعصاب سارين در مقياس چهار تن كه ظرف مدت دو دقيقه پس از اثر به مرگ منجر ميشود را دارا بودند. وقتي كه عراق در اطراف منطقه نبرد با ايران در گودالهاي مرگآور از سلاح شيميايي با پايداري روغن ديزل كه برخلاف اغلب گازهاي اعصاب كه سبكتر هستند و ماندگاري كمتري دارند، استفاده نمود و مشخص شد اين گاز در فهرست جنگ افزارهاي شيميايي امريكا قرار دارد، كينهي امريكاييها را از ملت ايران بيشتر برملا ساخت. تمامي اين جنايات يك نكته را به ما يادآوري مينمايد كه امريكا و متحدان غربياش دستشان به خون بيش از 300هزار شهيد والامقام و درد جراحت جسم و روح بيش از 398 هزار و 500 جانباز و 42 هزار و 175 آزاده آغشته است، هرگز خصومت او را با ملت ايران فراموش نميكنيم.
ارتش جمهوري اسلامي ايران
سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس
انتشارات و رسانه